تعریف عقد بیع در قانون مدنی عراق:

بیع چیست؟ بیع در لغت به معنای خرید و فروش یا داد و ستد است. بیع در اصطلاح فقهی ایجاب و قبولی است که بر نقل ملک در مقابل چیزی معلوم و معین دلالت کند.

در تعریف حقوق مدنی در ماده 506 قانون مدنی عراق بیع به مبادله مال با پول اطلاق می‌گردد. وفق ماده 507 قانونی مدنی عراق بیع به اعتبار مبیع، به بیع عین در برابر وجه نقد با عنوان بیع مطلق یا بیع نقد در برابر نقد یا بیع عین در برابر عین به عنوان معاوضه اطلاق می­گردد.

عقد بیع قراردادی است که به سبب آن شخصی، مالی را در ازای مال دیگر یا پول به شخص دیگری واگذار می‌کند، به صورتی که فروشنده، مالکیت کالای خود را در مقابل پول یا مالی که دریافت می‌کند به خریدار انتقال دهد و خریدار نیز در ازای دریافت کالا، پول یا مال خود را به فروشنده بدهد. عقد بیع به محض انجام خرید و فروش تحقق می‌یابد و دارای اثر حقوقی می‌شود.

انواع عقد بیع:

مستندا به ماده 530 قانون مدنی عراق بیع به مرابحه و تولیه و اشراک صحیح است.

    1. بیع مرابحه: مرابحه، بیع به همان قیمت اولی است که بایع آن را با افزایش سود معلوم به دیگری واگذار می­کند. فروش کالا به بیشتر از قیمت خرید آن با اعلام بهای کالای خریداری شده را بیع مرابحه گویند( در باب تجارت بیان شده است). بیع مرابحه به معامله‌ای اطلاق می‌گردد که فروشنده با اعلام بهای کالای خریداری شده، آن را گران‌تر از قیمت خرید بفروشد.صحت بیع مرابحه وابسته به شروطی است که ذیلا به آنها اشاره می‌شود:

    • اطلاع دو طرف از قیمت و سود: در بیع مرابحه فروشنده و خریدار باید از قیمت خرید (رأس‌المال)، مقدار سود، مقدار غرامت و نیز هزینه‌هایی که فروشنده برای حمل‌ونقل کالا و جز آن، متحمّل شده است آگاهی داشته باشند. بنابراین اگر فروشنده بگوید این لباس را به مبلغی که خریده‌ام به اضافۀ فلان مقدار سود به تو فروختم، معامله باطل است؛ چون قیمت خرید معلوم نیست.

    • وجوب اخبار خریدار از قیمت و هزینه‌ها: بر فروشنده واجب است قیمت خرید و هزینه‌های پرداختی را صادقانه به خریدار خبر دهد و چنانچه در اخبار از قیمت خرید دروغ بگوید مشتری- بنا به قول مشهور  بین فسخ عقد و گرفتن کالا با همان قیمتی که در عقد، معیّن شده، مخیّر است.

    • فروختن بعض از مجموعه به بیع مرابحه: اگر کسی مجموعه‌ای از کالا را به قیمتی بخرد، فروختن بعض آن‌ها به صورت بیع مرابحه صحیح نیست، هرچند هرکدام را جداگانه قیمت‌گذاری کند، مگر آنکه حقیقت حال را به خریدار اطّلاع دهد.

    • فروش کالای نسیه به بیع مرابحه: اگر فروشنده، کالایی را که به صورت نسیه خریده است بدون آنکه به خریدار خبر دهد، به بیع مرابحه به او بفروشد، در اینکه برای مشتری نیز مشابه مقدار زمانی که جهت پرداخت قیمت برای فروشنده است، ثابت می‌شود یا آنکه وی تنها بین فسخ عقد و پرداخت قیمت کالا به صورت نقد، مخیّر می‌باشد، اختلاف است.

    • نسبت دادن سود به رأس‌المال: در بیع مرابحه، نسبت دادن سود به رأس‌المال- که در روایت به بیع ده یازده یا ده دوازده تعبیر شده- مکروه است. بدین صورت که بگوید: این کالا را به تو در برابر صد تومان و سود هر ده تومان، یک تومان فروختم؛ اما اگر بگوید این کالا را به ۱۱۰ تومان یا به صد تومان با ده تومان سود فروختم، کراهت بر طرف می‌شود.

    • بیع تولیه:عقد بیعی است بر مبنای همان قیمت اول بدون کاهش یا افزایش سرمایه یا نقصی در آن بیع به لحاظ خبر دادن فروشنده از قیمت تمام شده برای او، اقسامی دارد که بیع تولیه یکی از آن‌ها است. بیع تولیه معامله‌ای است که فروشنده، خریدار را در جریان اصل پولی که بابت کالای مورد معامله پرداخته است قرار می‌دهد و آن را براساس قیمت تمام شده، همراه تمامی هزینه‌هایی که برای کالا کرده، مانند نقاشی و جابه‌جایی، می‌فروشد. شرایط بیع تولیه همان شرایط مطلق بیع است. ایجاب آن با لفظ «ولّیتک بالبیع» یا «بعتک» یا الفاظی که بیان‌گر نقل و انتقال باشد، صحیح است. چنانچه پس از عقد، معلوم شود که فروشنده در مورد قیمت تمام شده، دروغ گفته است، خریدار، حقّ خیار دارد؛ بدین معنا که می‌تواند عقد را فسخ کند یا به قیمت تعیین شده‌ی هنگام عقد، ‌رضایت دهد، اما نمی‌تواند کالا را نزد خود نگه دارد و مقدار افزون بر قیمت تمام شده را که فروشنده خبر داده بود از قیمت کالا کم کرده و به فروشنده نپردازد. برخی از قائلان به حرمت فروختن کالای کیلی یا وزنی خریداری شده، قبل از قبض آن، بیع تولیه را از این حکم استثنا کرده و آن را نسبت به کالای مزبور پیش از قبض، جایز دانسته‌اند.

    • بیع اشراک: همان بیع تولیه است با این تفاوت که که بعضی از مبیع در برابر بخشی از ثمن قرار می­گیرد. یعنی بیع تنها در مورد قسمتی از کالا که قیمت آن اعلام شده، بدون سود و زیان صورت می‌گیرد و در واقع بایع با مشتری در آن کالا شریک می‌گردد.